راه حل

ساخت وبلاگ
اصلا عجیب تر از این هم مگر میشود!!!

من تمام عشق هایم تمام رابطه هایی که اسمش عشق بود را بخاطر چیز های مردانه از دست دادم....!معادله ساده ایست...قطعا کاری از دست من بر نمی آمد و باید حذف میشدم...حالا یک وقت هایی بهتر است با بی تفاوتی مثلث عشقی ایجاد کنی!

_خب عزیزم تو با یکی باش!من درکت میکنم!

و خدایی ترسیدم...ترسیدم که از دستم برود..یا نه  .شاید ترسیدم که پای من به این چیز ها باز شود....حالا گفتم با یکی باش...به جهنم که با یکی باشی...نه عزیزم من نه ناراحت میشوم نه چیزی...اصلا تو با یکی باش و خودت را راحت کن...درکت میکنم خب که این حرف را میزنم...چند بار کنار هم بودیم و هیچ چیز نشد...دو سال تمام...حالا با اصرار من گفته که مشکل دارد و من هم راه حل دادم خببببب!

عجب هم راه حلم قشنگ بود ها!!!گفتم برو با یک دختر من نفهمم....

قشنگ اجازه خیانت را صادر کردم ولی عوضش پای من به هیچ ماجرایی باز نمیشود...اصلا عجیب تر از این هم مگر میشود؟!!!

گفت تحمل میکنم و بعدش یهو گفت!دوستم داری؟

گفتم میترسم لعنتی!میترسم ترکم کنی...

شاید هم خواستم بهانه بدهم دست خودم که ترکت کنم...گاهی انقدر فکرم پیچیده است که خودم هم نمیفهمم....


برچسب‌ها: یادداشت ها
نوشته شده توسط در 1:51 |  لینک ثابت   • 
بارون...
ما را در سایت بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodkoshi-vazheha بازدید : 118 تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1396 ساعت: 6:26