سلام صبحتون بخیر
آقا هر صبح که من بخوام برم سر کار به این فکر میکنم که کاش یه شغل تو خونه داشتم مثلا یوتیوبر بودم :/ حداقل لازم نبود حتما اینقدر زود بیدار شم.حتی اصلا دلم میخواست خونه خودمون بودم تا سر ظهر میخوابیدم آخرش هم ناهارم آماده بود.
درسته بیرون اومدن از نقطه امن خوبه و باعث پیشرفت میشه ولی خیلی چیزا رو از دست میده آدم.بخاطر همین اونایی که دلشون نمیخواد مهاجرت کنند رو درک میکنم.
یه وقتایی زندگی یعنی همون لحظه های ساده معمولی پیش خانواده
همون بیرون رفتن های آخر شب با خواهرت همون فیلم دیدنای آخر هفته تون.
همون بساط چایی و غیبت بعدازظهر ها رو تراسی که رو به دریاست.
دلم برای خونه تنگ شده و میدونم هیچ جا خونه خود آدم نمیشه.
برچسب : نویسنده : khodkoshi-vazheha بازدید : 6