دریا

ساخت وبلاگ
وقتی اومدم خونه اونقدر ها حسم ثابت نمونده بود.اونقدر ها دلتنگ نبودم...مامان اموزشگاه و همایش ها رو میگردوند.بابا درگیر معامله و خرید و فروش بود.خواهرم سر کارش بود و داداش در حال درس...

 

من حس کردم کاش توجه بیشتری به من میشد.کاش محیط خانوادگی تری رو تجربه میکردم.لااقل برای چند روز اما راستش اینجا اومدم بعد 5ماه همه چیز فرق کرده بود.همه درگیر کار بودن.منم چند بار با امیر بیرون رفتم.باهم غروب خورشید رو لب دریا تماشا کردیم.من که همیشه کنار دریا بودم انگار بعد 5ماه دریا برام جذابیت دیگه ای داشت.محو ترکیب رنگا شده بودم ...حس نابی بود...

بارون...
ما را در سایت بارون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khodkoshi-vazheha بازدید : 113 تاريخ : شنبه 20 بهمن 1397 ساعت: 5:25