برای اینکه حال دلم رو خوب کنم رفتم ارایشگاه.بدون ماشین.چترو رو گرفتم.مقنعه بلندم رو پوشیدم و بعد از مدت ها کوچه رو قدم زدم و از پل رد شدم و به آرایشگاه رسیدم.همین قدم زدنه و بیرون رفتنه حالمو بهتر کرد.حتی برام مهم نبود که آرایشکر چقدر معطلم کرد.حالم بهتربود. و وقتی از آرایشگاه اومدم و ناهار خوردم و دوش گرفتم نماز خوندم.بعد این چند روز که نمیتونستم،،، نماز خوندن برام غنیمت بود.انگار تمام حال و هوای خوب رو تو وجودم میکاشت.انگار انرژی منفی ها رو ازم دور میکرد.
راستش امروز روز مفید درسی برام نبود.فقط آلمانی چت کردم با دو نفر.حتی فیلمم ندیدم.اما همین بیکاری و مرخصی یه روزه میدونم که کلی برام انرژی ذخیره کرد برای شروع دوباره.
میخوام شاد باشم.شاد بودن یه انتخابه.
بارون...برچسب : نویسنده : khodkoshi-vazheha بازدید : 125