حرف زدن من با امیر نتیجه نمیده.حس میکنم دارم تو خودم میشکنم.هر چقدر بخوام بهش بگم که راهی که میری اشتباهه متوجه نمیشه.سپر دفاعی امیر برای زندگیش ناامیدیه.غم و ناامیدی.منم که روان شناس نیستم.
امیر میگه حرفات رو نمیپذیرم.میگه من درکش نمیکنم.میگه طرز فکرمون فرق داره.وای نمیتونم تحمل کنم یکی غم و ناامیدی رو طرز فکر بدونه.راس میگه اصلا نمیتونم درک کنم.
بارون...برچسب : نویسنده : khodkoshi-vazheha بازدید : 98